يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۱:۳۲ ق.ظ

متن نوحه های فارسی برگزیده محرم

منتخب متن نوحه اشعار فارسی برای محرم و ایام سوگواری

گزیده نوحه فارسی برای ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت سیدالشهدا (ع)


اصغر به گهواره لبیک یاری گفت
اصغر به گهواره لبیک یاری گفت
لبیک جانبازی با اه و زاری گفت
چون بانگ هل من ناصر را شنید اصغر
از سوی میدان در حرم ان کودک مضطر
امد به جنبش شیرو خواره مظر داور
اندر جواب باب خود لبیک یاری گفت
گفتا که ای بابا ز میدان در حرم برگرد
از قتلگه یک لحظه ای تاج سرم برگرد
در این زمین پر بلا من یاورم برگرد
او پاسخ بابای خود با اشک و زاری داد
بی کس نگشتی ای پدر باز اند ر این صحرا
بر کربلا ی پر بلا من یاورم بابا
برگرد و اندر خیمه گه لطفی بمن بنما
این نکته را ان غنچه گل با بیقراری گفت
من خود ندانم رو کنم در سوی قربانگاه
برگرد و گیرم در بغل ای یکه شاهنشاه
با خود بابا مرا بر تو کنون این راه
در گوشه گهواره با امید واری گفت


متن نوحه ی السلام علیک یا ابا عبدالله

السلام علیک یا ابا عبدالله

سبط خیر الورى یا حسین یا حسین - شمع بزم ولا یا حسین یا حسین
خون پاک خدا یا حسین یا حسین- دٌرّ بحر سما یا ابا عبدالله
جان بقربان تو ای عزیز بتول-از تو شد جاودان دین پاک رسول
عالمی از غمت گشته زار و ملول- با کام تشنه ات یا ابا عبدالله
چون بآب فرات لشکر حق رسید- در گلستان دین نورشادی دمید
پر ثمر شد زنو نخل باغ امید- شد جهان روشن از جلوه ی ثار الله
مکتب کربلا درس سازندگی است- درس حریّت و درس آزادگی است
خادمی درش بهترین زندگی است- تربتش مسلخ عشق انصار الله
آب از فرات آوردن بهر سکینه مشکل

نوحه سینه زنی به مناسبت شهادت حضرت عباس (ع)

آب از فرات آوردن بهر سکینه مشکل  ****  آه و فغان شنیدن از آن حزینه مشکل

یارب به شاه خوبان آن خسرو شهیدان  ****  آن جان نثار کویت سلطان تشنه کامان

کن یاریم برم آب در خیمه نزد طفلان  ****  در انتظار آبند طفلان به آه و افغان

چشم انتظار ماندن آن بی قرینه مشکل  ****  یارب بحق قرآن کن یاریم از احسان

ای قوم بی حمیت خوفی ز حی سبحان  ****  مهلت دهید بر من یکدم ز راه احسان

بی دست و پا فتادن آسان بخاک میدان  ****  شنیدن شماتت از قوم کینه مشکل

لب تشنه کشته گشتن ، آسان در این بیابان  ****  بی آب خیمه رفتن مشکل بود بدوران

از خجلت سکینه دارم دو چشم گریان  ****  بی دست آب بردن در خیمگاه آسان

خجلت ز روی دخت شاه مدینه مشکل  ****  بی دست شبل حیدر آخر به کربلا شد

از ظلم قوم کافر دست از تنش جدا شد  ****  مداح در عزایش هر صبح و هر مساء شد

قد حسین مظلوم از داغ او دوتا شد  ****  توصیف قدر و جاهش از این حزینه مشکل

آب فرات آوردن بهر سکینه مشکل  ****  آه و فغان شنیدن از آن حزینه مشکل

ای یادگر حیدر ای جان نثار عباس  ****  خفتی به خون و کردی با غم دچارم عباس

بر خیز و ای برادر از راه لطف و احسان  ****  بر پا نما علم را ای یاور غریبان

کز فرقت تو دارم اشک بصر بدامان  ****  رفتی و بردی از تن صبر و قرارم عباس

بر خیز و کن حمایت از عترت پیمبر  ****  در این دیار پر خوف ای پاره پاره پیکر

دیگر نمانده بهرم یک تن معین و یاور  ****  زد داغ تو شراره بر قلب زارم عباس
ای کودک گهواره ی مادر بی شیر علی اصغر
ای کودک گهواره ی مادر   بی شیر علی اصغر

نورسته گل آب ندیده   از شیره ی جانم نمکیده

یک شربت آبی نچشیده   حلقوم تو از کینه دریده

گل غنچه ی نشکفته ی پرپر   بی شیر علی اصغر

بودی تو عزیز دل مادر   در دار فنا حاصل مادر

چیده شده زیبا گل مادر  ای نور دل ومحفل مادر

ای بلبل بستان پیمبر   بی شیر علی اصغر

ای رود نوایت شده خاموش   مادر به مزارت شده مدهوش

رفت از کف منصبر وزسر هوش   داغت نکنم هیچ فراموش

از مهد زدی سوی جنان پر   بی شیر علی اصغر

قنداقه ات از خون گلو تر     شد ای مه تا بنده ی انور

ای خاک مزار تو به یکسر    پوشیده ز گلهای معطر

ای سرمه ی چشم تر مادر   بی شیر علی اصغر

آخر گلویت شد هدف تیر    از شهد شهادت شده ای سیر

خون قوت تو شد در عوض شیر   زد حرمله تیرت بچه تقصیر

قنداقه ات از خون گلو تر   بی شیر علی اصغر
حسینم ای عزاداران بدل داغ پسر دارم

حسینم ای عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)   

در این دریای خون افتاده من یکتا گهر دارم

کجا افتادی از زین یوسف گلگون قبای من
 به گوشت غرقه خون بابا نمی آید صدای من

نمی باشد بخیر وصلت علی جانم دوای من
 ز داغت تا صف محشر رخ از خون توتر دارم 

حسینم ای عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)

دگر بعد از تو ای بابا حیات من شود مشکل
 بماند تا قیامت داغ تو بابا مرا در دل

عجب کردی علی اکبر میان خاک و خون محفل
 چگونه در محیط خون به تو تاب نظر دارم 

حسینم ای عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)

بنه سر را به زانویم دمی پس خواب راحت کن
 بیا جانا در آغوشم زمانی استراحت کن

در این صحرای پر دشمن ز من بابا حمایت کن
 امیدم بود در دنیا نهالی نو ثمر دارم 

حسینم ای عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)

گذارم غرقه خون بابا برویم روی گلگونت
 زنم بوسه پیاپی من به لبهای پر از خونت

به قربان لبان تشنه و آن درد افزونت
 ببین ای نونهال من چه شامی بی سحر دارم 

حسینم ای عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)
گفتُ شاهدین خواهر بر خدا توکل کن


گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
این جفاکه برمن شدهیچ گوش نشنیده
یک تن وهزاران تیرچشم دهرکی دیده
سوی خیمه روآورخواهر ستم دیده
پاره پیکرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
بهرزخم تن نبود این چنین که می نالم
ازغم توای خواهرگشته تیره احوالم
خواهرامشوغافل توزحال اطفالم
تشنه دخترم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
پابه چکمه شمرآمد حق برس به فریادم
آنچه بودمرایکسر دررهت فدادادم
رونبینی ای خواهرگشته تیره احوالم
خوارومضطرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
داغ قاسم ناکام کرده خواهراپیرم
بعدمرگ عباس وعون من زمین گیرم
من پس ازعلی اکبرخواهرازجهان سیرم
حلق اصغرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
نرم پیکرم راازنعل بندی تازه
هم سرم ببینی چون برفرازدروازه
زین جفامزن خواهرسربه چوب جمازه
غرق خون سرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
مجلس شراب وآن رأس های نورانی
سفرۀ قماروآن جاسلیق نصرانی
دست بسته اطفالم دادازاین مسلمانی
طشت زرسرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
جانباز ره جانان-نور بصرم اکبر -ای ساقی لب عطشان -ای شیر صف میدان –

گشتی تو چرا بابا - صد پاره به خون غلطان - والا گهرم اکبر
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
بانگت چو شنیدم من -سوی تو دویدم من -گردت سپه دشمن -مُردم چو بدیدم من -
خم شد کمرم اکبر
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
بر نعش تو دلگیرم -سازد غم تو پیرم -ای پاره بدن آخر -از داغ تو می‌میرم -
نور بصرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)

بابای تو محزون است=چون نعش تو گلگون است-بشکافد اگر فلبم-بینی که پر از خون است-

خونین جگرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)

ای نور دل بابا -سرو چمن زهرا -بعد از تو نمی‌خواهم -هرگز دگر این دنیا -
ای تاج سرم اکبر
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
بنگر به منِ خسته -با قامت بشکسته -از بهر خدا وا کن -این چشم به هم بسته -
بین چشم ترم اکبر
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)

سرو چمنم اکبر-ذکرت سخنم اکبر-شیدای تو در عالم-ای شمع حرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)

حیران توام بابا-گریان توام بابا-بی تاب نگاهی از-چشمان توام بابا-نور ثمرم  اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
آرامش جان اکبر -ای روح و روان اکبر -آید سوی تو عمه -بر سینه زنان اکبر -
یادت نظرم اکبر
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
تو جان حسین بودی -جانان حسین بودی -آگه تو از این قلب -سوزان حسین بودی –

دُر گرانم اکبر-ای همسفرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
آن‌دم که در دریای خون زینب شنا کرد
لب را به رگ‌های بریده آشنا کرد
گفت ای برادر، قربان رویت
بنما اجازه بوسم گلویت

هرگز کسی چون من تنِ بی‌سر نبوسید
بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید، زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید

امشب چرا این خواهر محزون خسته
تا نیمه‌شب خوانده نمازش را شکسته
گل‌های زهرا، گردیده پرپر
خاموش اینجا گردیده اصغر
این سر  که ریزد از لب‌اش شهد حلاوت
فردا به نوک نی کُند قرآن تلاوت
گفت ای برادر، قربان رویت
بنما اجازه بوسم گلویت 

 

وقتـی که اهـل بیـت تـو محـمل نشـین شـد
وقتی که هنگام وداع آتشین شد
دیدم نشانی از پیکرت نیست
یا پیکرت هست اما سرت نیست
وقتی در آن دریای خون زینب شنا کرد
لب را به رگهای گلویت آشنا کرد
گفت ای برادر کو راس پاکت
تا کی ببینم من روی خاکت
هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
بوسیده ام جایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید
روزی که زلف چون شبت را من ببوسم
ای قاری قرآن لبت را من ببوسم
بر این لب لعل ای یار محکوم
ترسم که فردا دشمن زند چوب
مظلوم حسین جان

ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم

ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم

داغت شکسته پشت من ای راحت جانم سقای طفلانم

من بی برادر چون کنم با این سپاه دون با این دل پرخون

ناچار آیم از قفایت ماه تابانم سقای طفلانم

خواهم برم در خیمه گه این جسم صدچاکت

ممکن نباشد یا اخاه محزون و نالانم سقای طفلانم

بی تو یقین دارم که فردا زینب نالان برناقه ی عریان

گردد سوار از راه کین با این یتیمانم سقای طفلانم

آخر کدامین سنگدل فرق تو بشکسته قلب مرا خسته

گشته بدل از این الم غمهای دورانم سقای طفلانم

برخیز و بر در خیمه گه یک قطره آبی به به چه خوش خوابی

ترسم بمیرند از عطش اطفال گریانم سقای طفلانم
ادامه نوشته
علی اصغرم لالای، لایی مادرم لالای‏

بخواب ای غنچه ‏ی پرپر، بخواب ای کودک مادر

علی اصغرم لالای، لایی مادرم لالای‏

عزیزم از چه بی‏تابی چرا مادر نمی‏خوابی؟

گمانم تشنه آبی، علی اصغرم لالای‏

مزن آتش به جان من، مبر تاب و توان من

ببین اشک روان من، علی اصغرم لالای‏

چرا مادر علی جانم نمی‏گیری تو پستانم

چه می‏خواهی نمی‏دانم، علی اصغرم لالای‏

عزیز من مکن غوغا بخواب ای کودک زیبا

مسوزان قلب مادر را، علی اصغرم لالای‏

مزن آتش دل من را مسوزان حاصل من را

علی اصغرم لالای، لالایی مادرم لالای‏

چه شور است این به سر داری، مگر میل سفر داری؟

مکان و منزل من را علی اصغرم لالای‏

نخوابم در کنار تو خزان گردد بهار تو

چنین مادر مکن زاری، علی اصغرم لالای‏
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب شب عاشورای خسرو خوبان است – از بهر هفتاد و دو تن زهرا پریشان است

جن و ملک زین ماجرا غمگین و نالان است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب حسین بن علی اندر دعا باشد – تا صبح مشغول عبادت با خدا باشد

فردا سر نورانیش بر نیزه ها باشد – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب به خیمه اصغر شیرین زبان خواب است – فردا ز سوز تشنگی نالان و بی تاب است

در کربلا از بهر طفلان آب نایاب است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا حسین تشنه لب تنهای تنها می شود – از ظلم جور کوفیان افسرده زهرا می شود

گریان ز هجر اکبرش غمدیده لیلا می شود –  در عالم، در عالم  فریاد شور و شین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا در این صحرا شود کشته علی اکبر – گردد جدا دست از تن عباس نام آور

باشد حسین بن علی بی مونس و یاور – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
دانلود نوحه بی برادر شده ام با صدای کربلایی مرتضی حبیب پور
بی برادر شده ام واویلا بی دلاور شده ام واویلا

دانلود فایل صوتی نوحه بی برادر شده ام با صدای کربلایی مرتضی حبیب پور

متن نوحه در ادامه مطلب
ادامه نوشته
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند

 نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند               برای اهل حرم، آب میسر کند

داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی             باز در این مهلکه یاد برادر کند

تشنه لب داده جان بر لب دریای آب                خجل از روی او گشته دل آفتاب

دست عباس چون جدا شد                            محشری در خیمه ها شد

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین     علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

        یک طرف دست    یک طرف مشک    دل پر از خون    دیده پر اشک

 چو آمد از علقمه نوای ادرک اخا                  بگفت ای برادر زپا فتادم بیا

رسید چون این نوا به گوش اهل حرم             ز آب بگذشته و به لب همه این نوا

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین     علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

        یک طرف دست    یک طرف مشک    دل پر از خون    دیده پر اشک

ساقی لب تشنگان گرچه زتن داده دست           پرده ظلمت درید بند ستم را گسست

داده سرو داده جان در ره آزادگی                   بر دل حق باوران داغ غم او نشست

سرخی خون او پشت ستم بشکند                   عاقبت خانه ظلم زبن بر کند

کربلا شد شور محشر                                 مرگ و نفرین بر ستمگر

لینک دانلود
ساربانا مهلتی آرام جان گم کرده ام

دم نوحه :

ساربانا مهلتی آرام جان گم کرده ام

من در این دریای خون در گران گم کرده ام

ادامه:

ساربانا مهلتی دارم در این جا مشگلی

رفته از دستم گلی از وی نبردم حاصلی

اندر این دشت بلا رفته زدستم نوگلی

من حسین باوفا آرام جان گم کرده ام

ساربان بهر خدا یک ساعتی آهسته تر

اندر این دشت بلا گم گشته از من تاج سر

یعنی یک دنیا برادر از من خونین جگر

اندر این صحرا ززجور گوفیان گم کرده ام

ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسین

راز دل گویم ببارم خون دل از هردو عین

در عزایش عالمی را پکنم از شور و شین

من برادر در میان خاک و خون گم کرده ام

مهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنم

در میان قتلگه من کشته ام پیدا کنم

بر سرنعش برادر دیده را دریا کنم

خاک بر فرقم که نور دیدگاه گم مرده ام 

http://haj-mokhtar.blogfa.com/
وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم
وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا
خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین
جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب

این نوحه را اهنگران خوانده است

 

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

دل می رود خبر دهد به زهرا          که بچه ات فتاده روی صحرا
ببین خزان رسیده نوگلت را    بیا نما جراحتش مداوا       

حسین تو غریب و تنها خفته حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

منای من زمین کربلا شد           تشنه جگر سر از تنم جدا شد

به این شهادتم خدا را رضا شد              حماسه ها زخون من به پا شد

      ذبیح حق سر از تنش جدا خفته  حسین اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

ز تیغ کین بریده حنجر من        به روی نی نزاره کن سر من 
هزار پاره پاره پیکر من         به پیش دیده ی دو خواهر من
به قتلگه راه مسیحا خفته  حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

رَوی تو چون به سوی شام ویران        همره تو قافله ی اسیران 
حماسه ساز صحنه ی جهادم              گوهر عشق و روح عدل و دادم
میان خون عزیز زهرا حسین اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)
بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان
دم نوحه:
بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان
کفن بنما بر تن قاسم مونس جانت می‌رود میدان

ادامه:
بیا مادر درد دل گویم این دم آخر با تو از احسان
مکن دیگر بعدم ای مادر گریه و زاری ناله و افغان

بود یارم اندر این صحرا ای ستم‌دیده خالق سبحان
زجور چرخ گل مادر از گلستانت میرود میدان

اگر دیدی پیکرم را در خاک و خون غلطان صبر کن مادر
اگر دیدی راس من بر نی چون مه تابان صبر کن مادر

اگر دیدی پیکرم را در خاک و خون غلطان صبر کن مادر
حلالم کن ناز پرورده روی دامانت میرود میدان

رهایم کن تا که بنشینم بر براق مرگ با هزار افغان
که جولانم گشته ای مادر دیده گریان غرقه جانان

ز خون من باید این صحرا لاله‌گون گردد از دم پیکان
شود جسمم طوطیا از کین جان جانانت میرود میدان

بیا مادر لحظه ای بنشین در کنار من از ره یاری
که من رفتم کشته گردیدم نوعروسم را ده تو دلداری
اگر گوید کو پسرعمّو؟ گو فدایی شد در ره باری
نما صبر و رخ دگر مخراش ماه تابانت میرود میدان
من که مانند نى در نوایم عاشقم عاشق کربلایم

من که مانند نى در نوایم              عاشقم عاشق کربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق کربلاى حسینم
خادم کوى آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانى               لیک در پیرى و ناتوانى
بلبل آسا کنم نغمه خوانى               تا که باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهى ندارم           جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین اى عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاک داور
زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم                       در رثایت سخن مى سرایم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند             گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو یک لحظه پیوند                اى شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت
بین که (مردانى ) با وفایت                  اشک خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاکر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم
دانلود نوحه به یاد کربلا دلها غمین است با صدای حسین فخری

دانلود کنید 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

بـسـوز ای دل که امروز اربـعیـن است *** عـزای پـور ختـم المرسـلیـن است

 مـرام شـیـعـه در خـون ریـشـه دارد *** نگـهبانی ز خط خـون چنین است

حـسـین بن علـی سالار دین است *** امـام و رهـبـر اهـل یـقـیـن است 

 قــیـام کـربـلـــایش تـــا قـیـامـت *** سراسر درس بهـر مسلمین است 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

حسین است آنکه با حـق همنشین است **** خـدا را حـجـت و دیـن را امـیـن اسـت

حسین است آنـکه درخـط شهـادت **** امــام اولــیــن و آخـریــن اسـت

حـسـین است آنــکـه حـق را جـاودان کــرد **** حسین اسـت آنکه بـاطـل را عیان کرد

حسین اسـت آنکه حکـم دیـن بیان کـرد **** حسین است آنکه با قرآن قرین است

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

دل مــا در پـی آن کـاروان اسـت *** که از کرب و بلا با غم روان است

چه زنجـیری به دست و بـازوان اسـت *** کـه گـریـان دیـده ی روح الامـیـن اسـت

اگر در کربـلا غـم بـی شمـار است *** اگــر دل هـای شـیـعه داغـدار است

اگر چـشـمان مـهـدی اشکبار است *** ز داغِ آن وداعِ آخـــــــریــــــن اســـت  

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

پیام خون خطابی آتشین است *** بقاءِ دیـن قرینِ اربعیـن است

کــه تــاریـخِ پُـر از خـون و شـهـادت *** سراسر اربعین در اربعین است

به دورانِ سیاهِ سلطه ی شب *** که میدوزند از افشاگران لب

جـهـادِ حـضـرت سـجـاد و زیـنـب *** بیانِ خطبه های آتشین است

زبـانِ زیـنـب٬این بـانـوی پُــر درد *** که هست آموزگارِ هر زن و مرد

چنـان در کـوفـه طـوفانـی به پـا کرد *** تو گویی خود٬امیر المؤمنین است

اسیران را چو بر محمل نشاندند *** تـو گویی تیر غم بر دل نشاندند

گُلی را چیده و در گِل نشاندند *** رقیه آن گل شادابِ دین است

 دیـار شـام با غـم ها قـریـن اسـت *** قلوب شیعیان زین غم حزین است

     مـزار زیـنـب و قـــبـــر رقـیــه *** تجلی گاه عشق عارفین است

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

شهادت نامه ها خوبان نوشتند
چه خوش با خون خود عنوان نوشتند
به دل بستند با دلدار پیمان
به خون سرخطّ آن پیمان نوشتند
بیابان لاله گون کردند و رفتند
کتـاب عـشـق را ایـنان نوشتند
بُوَد خون شهیدان پاک، از آنرو
که بـا آن مـعنی قـرآن نوشتند
شهیدان امتحان خـویش دادنـد
که درس عشق تا پایان نوشتند
گَهی در مسجد و گاهی به محراب
گَهی در صحـنه میـدان نوشتند
بــرای درد مظلـومان عـالم
طبیبان نسخه درمـان نوشتند
بدستور خــدا نام شـهـیـدان
به باب روضه رضوان نوشتند
به خـون هر شهیـدی یـادواره
به بـرگ لالـه کنـعـان نوشتند
شام غریبان
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است

                                                                     شام غریبان است

امشب نوای کودکان بر بام کیوان است

                                                                     شام غریبان است

امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند

                                                                          تا صبح گریانند

امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند

                                                                    چون نی در افغانند

بر خاک بی غسل و کفن رعنا جوانانند

                                                                        خوابیده عریانند

بر غربت اجسادشان عالم پریشان است

                                                                     شام غریبان است

امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است

                                                                     شام غریبان است

امشب عیال مصطفی در گوشهء صحرا

                                                                        بی منزل و ماوا

اموالشان تاراج کین از فرقهء اعدا

                                                                           ای آه و واویلا

خون می رود امشب ز چشم دختر زهرا

                                                                        اف بر تو ای دنیا

آل علی ویران نشین اندر بیابان است

                                                                     شام غریبان است

امشب یتیمان جهان در گوشهء هامون

                                                                    غلطان به بحر خون

اندر هوای خاتم او بزدل ملعون

                                                                         دیوانه و مجنون

سازد جدا انگشت او آن بی حیای دون

                                                                     ای چرخ شو ویران

کی خاتم محبوب حق در خورد دیران است

                                                                     شام غریبان است

امشب به بالین حسین زینب عزادار است

                                                                    بر غم گرفتار است

امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است

                                                                      از دیده گریانست

زهرا به دور کشته ها با خیل حوران است

                                                                   از دیده خونبار است

امشب فلک گریان به حال آل اطهار است

                                                                     شام غریبان است

امشب تن پاک حسین در قتلگاه بی سر

                                                                         در بحر خون اند

خوابیده بی غسل و کفن با اکبر و اصغر

                                                                         با یاوران یکسر

آثار ظلم خولی مردود سگ کمتر

                                                                        در کنج خاکستر

گاهی به حال دختران اندر پرستاری

                                                                         از راه غمخواری

گاهی کند در مطبخ خولی

                                                                        آن عصمت باری

از ماتمش خائف نواخوانست و گریان است

                                                                     شام غریبان است
امشب حرم آل علی، آب ندارد
امشب حرم آل علی، آب ندارد
طفلان مصیبت زده را خواب ندارد

یک امشب علی اصغر ِ بی شیر بخوابد
فردا به روی دست پدر، تاب ندارد

ای وای
ای وای
ای وای

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
فردا حسین سر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد

امشب حسین دلداری فرزندخواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب شه دنیا و دین،با قلب مجروح و غمین - گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین

ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین - فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنان  این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان

این در صدای الحذر آن در نوای الامان   این با برادر در سخن آن دل به اکبر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب حسین در کربلاگردد به دور خیمه ها - گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا

گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا - فردا به راه امتحان سر را به کافر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب همه اطفال او را تشنگی در گفتگو - غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو

باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو - فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می کند

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر - هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر

گوید که ای جان پدر داری مگر عزم سفر- سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)
شد اخرین دیدار ما خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)
دگر نمی بینی مرا خواهر ای زینب (2) 
ای خواهر غمدیده  بیقرار من - هستی انیس و مونس و غمگسار من 
آتش مزن بر سینه داغدار من - نور دل خیر النساء خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)
 
دارم تمنا این دم آخر از تو من - خواهر ز خیمه آور آن کهنه پیراهن

تا این دم آخر کنم من ورا بر تن - ای یادگار مرتضا خواهر ای زینب 


شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

 
این آخرین دیدار ماست مهربان خواهر - سخت است دل کندن ز تو لحظه آخر
 
تنها تو می مانی و این لشکر کافر - بر حق سپارم من تو را خواهر ای زینب  

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

 

خواهر چو بینی راسم از تن جدا گردد - صد پاره جسمم از دم نیزه ها گردد
 
تیر سه شعبه در دل من رها گردد - کن استقامت در بلا خواهر ای زینب  

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

 
در قتلگه بینی اگر جسم من عریان - بینی تنم افتاده در خاک و خون غلطان
 
در پیش چشم خصم من کم نما افغان -

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

بر کودکان مضطرم مهربانی کن - بر اهل بیت و دخترم مهربانی کن -
بر غنچه های احمرم باغبانی کن - راسم انیست هر کجا خواهر ای زینب
 
شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

 
بر کودکانم خواهرم جای مادر شو - با صبر خود اسلام را یار و یاور شو
 
در این سفر رسوا گر قوم کافر شو  - ای قهرمان کربلا خواهر ای زینب
 
شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

آماده کن بهر اسارت یتیمانم - بعد از حسین جان تو و جان طفلانم
بر غربت و تنهایت دیده گریانم - شو با اسیری آشنا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

من می روم میدان که دین جاودان ماند - حق و حقیقت پایدار در جهان ماند

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته

دل می رود خبر دهد به زهرا - که بچه ات فتاده روی صحرا

ببین  خزان رسیده نوگلت را - بیا نما جراحتش مدوا -  

حسین تو غریب و تنها خفته   حسینت اینجا خفته   

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته  

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته

منای من زمین کربلا شد - تشنه جگر سر از تنم جدا شد

به این شهادتم خدا رضا شد - حماسه‌ ها ز خون من به پا شد

 ذبیح حق سر از تنش جدا خفته - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته               

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته  

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته

ز تیغ کین بریده حنجر من - به روی نی نظاره کن سر من

هزار پاره پاره پیکر من - به پیش دیده ی دو خواهر من

به قتلگاه راه مسحیا خفته     حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته

روی تو چون به سوی شام ویران   - همره تو قافله اسیران

حماسه ساز صحنه ی جهادم - گوهر عشق و عدل و دادم

 میان خون عزیز زهرا خفته   حسینت اینجا خفته  

نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب      حسینت اینجا خفته      حسینت اینجا خفته

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=73065&musicID=75517
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب شب عاشورای خسرو خوبان است – از بهر هفتاد و دو تن زهرا پریشان است

جن و ملک زین ماجرا غمگین و نالان است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب حسین بن علی اندر دعا باشد – تا صبح مشغول عبادت با خدا باشد

فردا سر نورانیش بر نیزه ها باشد – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب به خیمه اصغر شیرین زبان خواب است – فردا ز سوز تشنگی نالان و بی تاب است

در کربلا از بهر طفلان آب نایاب است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا حسین تشنه لب تنهای تنها می شود – از ظلم جور کوفیان افسرده می شود

گریان ز هجر اکبرش غمدیده لیلا می شود –  در عالم، در عالم  فریاد شور و شین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا در این صحرا شود کشته علی اکبر – گردد جدا دست از تن عباس نام آور

باشد حسین بن علی بی مونس و یاور – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
حضرت عباس

سبک نوحه

تشنگان حرم عشق همه گوش کنید     آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

ناله واعطشا را همه خاموش کنید    آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

می رسد دم به دم از علقمه فریاد حسین    کیست این لحظه کند روی به امداد حسین

خیمه ها را همگی جمله سیه پوش کنید   آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

جسم عباس علمدار زمین افتاده    با لب تشنه نگهبان حرم جان داده

می ز جام غم و انده و الم نوش کنید  آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

کیست مردانه چو عباس علم برگیرد    رمق از پیکره ظلم و ستم برگیرد

علم اشک و عزا را همه بر دوش کنید    آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

گل نثار تن صدپاره عباس کنید   با گل بوسه همه حرمت وی پاس کنید

جسم صدپاره عباس در آغوش کنید   آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

http://8809.blogfa.com/
آقام حسین حسین جان

آقام حسین حسین جان (۲)

بی نام و بی نشانیم مانند آسمانیم      / ما تیغ ذوالفقاریم باکی ز کس نداریم

ما مست جام عشقیم ما سائل دمشقیم / ما سر به تن نداریم بر تن کفن نداریم

آقام حسین حسین جان (۲)

دیوانه حسین و عباس قهرمانیم / جز کربلا گویی میل و هوس نداریم

غیر از حسین نخواهیم تا کربلا روانیم / شاهی بجز حسین عریان بدن نداریم

آقام حسین حسین جان (۲)
عمه جان اینجا کجاست

عمه جان اینجا کجاست

 

سوز آه و ناله است دل خراش غم فضاست

عمه جان اینجا کجاست

خاک این صحرا چرا  عمه می ریزی به سر

 می زنی بر سینه و می کشی آه از جگر(2)

جای جای این زمین می کنی هر دم نظر

گوی و این خاک پاک پیش   چشمت آشناست(2)

عمه جان اینجا کجاست

گاه از درد درون بی قراری می کنی (2)

 گه گلاب از چشمه دیده جاری می کنی

گه گزرای سر به خاک - - - آه و زاری می کنی

گاه می بوسی زمین - - -گاه فریاد ت به پاست

عمه جان اینجا کجاست

گه به این جانب دوان گه به ان جانب روان

بر دلم آتش زدی این چه حالست عمه جان خاک و سنگ این زمین با نوایت  
(میان خیمه ها زینب)

(میان خیمه ها زینب)

 

میان خیمه ها زینب                       صدا می زد حسین جانم

به صد شور و نوا زینب          صدا می زد حسین جانم

میان خیمه ها زینب                       صدا می زد حسین جانم

به صد شور و نوا زینب          صدا می زد حسین جانم

چو دیدی زینب کبری  به اطراف حسین اعداع -2

بکف شمشیر و خنجرها         به غمها  مبتلا زینب    صدا می زد حسین جانم

به قربانت شود خواهر بسوی زینبت بنگر-2            دلش گردیده پرازجرع

به دشت نینوا زینب              صدا می زد حسین جانم

تقاضا دارم ازیکتا      مراساند کنون اعدا     نبیند تیغ و شمشیرها    زه جور اشقیا زینب

صدا می زد حسین جانم

برای قتل تو ادوان مسلمان گشته اند این سان

تنت گشته به خون قلتان -3 به صد صدا اشنا صدا میزد حسین جانم

میان جسم تو را دارد-2   نه شرمی از خدا دارند    نه خوفی از جزا دارند    دره قوم  دغا زینب

صدا میزد حسین جانم

به امر زاده صفیان سپاهی شوم بی ایمان -2    پی  قتلت برادرت جان ز غم قندش  دو تا زینب

 صدا می زد حسین جانم

نظرات (۰)

فرم ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرين عناوين